جملات برگزیده از گروهخوانی کتاب طرز فکر
نام کتاب: طرز فکر
نوشته: دکتر کارول دوک
ترجمه: شهلا ثریاصفت
نشر نوین
۳۱۸ صفحه
چاپ اول، ۱۳۹۵
جملات برگزیده و خلاصه کتاب طرز فکر
صفحه ۵۰ الی ۱۰۰ کتاب طرز فکر
افراد دارای طرز فکر ثابت به ضعیفتر از خود توجه میکنند و افراد دارای طرزفکر رشد به قویتر و پیشرفتهتر از خودشان.
افراد دارای طرز فکر ثابت همیشه تقصیر را گردن دیگری میاندازند.
شما بازنده نیستید مگر اینکه شروع به سرزنش کنید. منظور این است که اگر اشتباهاتتان را انکار نکنید همچنان میتوانید از آنها یاد بگیرید.
افراد دارای طرز فکر ثابت بیش از حد بر مشکلات و موانع فکر کرده و اساسا این فکر که شکست به معنای بیکفایتی و بیارزشی آنهاست عذابشان میداد. هرچقدر بیشتر احساس شکست میکردند کار کمتری برای حل مشکلات و رسیدن به اهدافشان انجام میدادند. اما افراد با طرزفکر رشد هرچه بیشتر احساس افسردگی میکردند باانگیزهتر شده و با مشکلات پیشرویشان بیشتر مقابله میکردند.
زمانیکه افراد به ویژگیهای ثابت اعتقاد داشته باشند همواره در معرض ارزیابیشدن به عنوان بازنده قرار دارند. اگرچه ممکن است باهوش و بااستعداد باشند اما به نظر میرسد که این طرزفکر مهارت برخورد و مقابله با شرایط را از آنها میگیرد.
مهم نیست تواناییهای شما چه باشد، تلاش است که آن توانایی را شعلهور کرده و به دستاورد تبدیل میکند.
برای آنچه که بیش از همه چیز دوست دارید باید بیش از همه چیز تلاش کنید.
طرز فکر رشد به افراد اجازه میدهد به انچه انجام میدهند عشق بورزند و در هنگام مواجهه با مشکلات همچنان آن را دوست داشته باشند.
اوج جایی است که افراد دارای طرزفکر ثابت تشنه بودن در آن هستند اما بسیاری از افراد دارای طرزفکر رشد در نتیجه شور و شوق به کاری که انجام میدهند به آن میرسند.
از اشکالات طرز فکر ثابت این است که ممکن است با دستکم گرفتن استعدادتان خودتان را ازفرصتی محروم کنید یا ممکن است با فرض اینکه استعدادتان شما را به موفقیتی خواهد رساند شانس موفقیتتان را تضعیف کنید.
حتی زمانیکه فکر میکنید در چیزی خوب نیستید، هنوز هم میتوانید در آن شیرجه زد و یادش بگیرید.
برای اینکه بخواهید کاری انجام دهید و از انجامش لذت ببرید، لازم نیست فکر کنید از قبل در آن عالی هستید.
در طرز فکر ثابت بازنده برای همیشه بازنده است.
اینگونه افراد (دارای طرز فکر ثابت) در مدرسه دوست دارند با کمترین تلاش به نتیجه رسیده و کارها را به آسانترین روش ممکن به انجام برسانند.
با طرزفکر درست و آموزش درست، افراد قادر به انجام کارهای بیشتری نسبت به آنچه فکر میکنند هستند.
هوش بسیاری از دانشآموزان با دست کم گرفتن توانایی رشد و توسعه تلف میشود.
طرزفکر ثابت موفقیت را محدود میکند. ذهن را از افکار مداخلهگر پر میکند، تلاش را ناپسند جلوه داده و منجر به راهبردهای یادگیری ضعیف میشود. علاوه بر این باعث میشود افراد دیگر در نظرش قضاوتگر شده و دوست او احساس نشوند.
دستاوردهای مهم نیازمند تمرکز قوی، تلاش عالی و همهجانبه و استراتژی بیپایان است و یادگیری مکرر را نیز به آن اضافه کنید.
خلاقیت و کار هنری نیز یک عمل جادویی الهامشونده نیست. بلکه نتیجه کار سخت و فداکاری است. هیچ نابغه مادرزادی وجود ندارد.
مردم قادر به انجام کارهایی بسیار فراتر و مهمتر از آنچه به نظر میآید هستند.
بهتراست کودکان را به خاطر تلاششان ستود نه به خاطر هوش و استعدادشان. القاب مثبت خطر دارند.
باید جریان زندگی خود را مستقل از نظر و ارزیابی دیگران در مورد استعدادمان دنبال کنیم.
صفحه ۱۰۰ الی ۱۵۰ کتاب طرز فکر
شکست را نه به عنوان نشانهای از حماقت، بلکه به عنوان فقدان تجربه و مهارت ببینیم.
در طرزفکر ثابت القاب مثبت و منفی میتواند ذهن شما را آزار دهد. هنگامی که به شما لقب مثبتی داده شود، از اینکه از دستش بدهید میترسید و هنگامی که لقب منفی میدهند، از اینکه سزاوار آن باشید میهراسید.
طرزفکر رشد به افراد کمک میکند تا تعصب را آنگونه هست – یعنی نظرات شخصی دیگر- ببینند و بدون اینکه خللی به اعتماد به نفس و تواناییهای آنها وارد شود با آن مقابله کنند.
پدرم معتقد بود که استعداد ذاتی مهم نیست و ۹۹ درصد موفقیت سختکوشی است.
انتظار نداشته باشید کارهای شما خودبخودی انجام شوند.
در ورزش نیز طرزفکر مهمتر از استعداد است.
ممکن است افرادی با استعداد طبیعی، توسط این برتری خودشان آسیب ببینند و نیاموزند که چگونه سخت کار کرده یا چگونه به مقابله با موانع بپردازند.
یک طرزفکر وجود دارد که در آن افراد در استعدادها و خاصبودن خود غرق میشوند. وقتی اوضاع بد پیش میرود، توانایی و تمرکز خود را ازدست میدهند و هرچه که میخواهند را به خطر میاندازند. این طرز فکری بر خلاف طرزفکر قهرمانی است.
نشانه یک قهرمان توانایی برنده شدن در شرایطی است که هیچچیز خوب نیست؛ زمانیکه خوب بازی نمیکنید و احساسات شما هم خوب نیستند.
توانایی میتواند شما را به اوج برساند، اما برای اینکه شما را در آنجا نگه دارد نیازمند شخصیت است.
افراد دارای طرزفکر رشد موفقیت را در تلاش کردن با تمام وجود و در یادگیری و پیشرفت میدانند.
تا زمانیکه به پیشرفت و بهبود فکر میکنم و احساس میکنم که نهایت تلاش خود را کردهام، به شکست اهمیت نمیدهم. اگر شکست بخورم، باید دوباره شروع کنم و سختتر از قبل تلاش کنم.
بعد از هر بازی یا تمرین، اگر در حالی از زمین خارج شوید که بدانید تمام تلاش خود را به کار بردهاید، همیشه برنده خواهید بود.
من بازیام را میشناسم. میدانم میخواهم به چه برسم و میدانم چگونه به آنجا برسم.
سندرم کسی/ هیچکسی: اگر برنده شوم برای خودم کسی هستم. اگر شکست بخورم، هیچکس خواهم بود.
گاهی اوقات داشتن استعدادهای فوقالعاده همانند طلسم است.
طرزفکر ثابت کمبود و نقص را تحملناپذیر میکند.
شرکتهای پررونق دارای رهبرانی بودند که در تلاش برای به دست آوردن توجه دیگران نبوده و به طور مداوم سوال پرسیده و توانایی مقابله با بیرحمانهترین پاسخها را داشتند. یعنی بدون ترس با شکستها روبرو شده، در حالیکه ایمان داشتند موفق خواهند شد.
صفحه ۱۵۰ الی ۲۰۰ کتاب طرز فکر
مهارتهای مدیریتی از طریق تمرین مکرر بهبود مییابند.
رهبران دارای طرزفکر ثابت همانند مردم دارای طرزفکر ثابت، در جهانی زندگی میکنند که در آن برخی از مردم برتر و برخی پستتر هستند.
افراد دارای طرزفکر ثابت میخواهند تنها فرد مهم و تاثیرگذار باشند تا اینکه زمانی که خودشان را با اطرافیان مقایسه میکنند احساس برتری نسبت به بقیه کنند.
رهبران بزرگ هیچ برنامهای برای رهبر شدن نداشته و هیچ علاقهای به اثبات خودشان هم نداشتند. فقط آنچه عاشقش بودند را با شور و شوق و انگیزه بالایی انجام داده و این کار منجر به رهبر شدن آنها شد.
شاید اکنون از قید و بند تلاش برای اثبات خود رها شده و برای چیزهایی تلاش میکند که عمیقا برایش ارزشمند هستند.
تعمیم افراطی طرزفکر ثابت: نبوغ من نه تنها مرا تعریف کرده و تایید میکند، بلکه معرفیکننده و تاییدکننده شرکت نیز هست. نبوغ من سود است.
رهبران دارای طرزفکر ثابت احساس آسیبناپذیری و شکستناپذیری کرده و خود را با چاپلوسانی احاطه میکنند که فضایل آنها را ستایش و مشکلات را پنهان میکردند.
مردم دوست دارند باور کنند که به همان خوبی هستند که همه میگویند و نقاط ضعف خود را چنان که باید جدی نمیگیرند. مردم دوست ندارند خبرهای بد در مورد خودشان بشنوند یا مورد انتقاد قرار گیرند. ریسک زیادی در ترک آنچه که فرد به خوبی انجام میدهد و تلاش برای مهارتیافتن در چیزهای حجدید وجود دارد.
اغلب قربانیان مدیران دارای طرزفکر ثابت، شایستهترین افراد هستند، چرا که کسانی هستند که بزرگترین تهدید برای آنها محسوب میشوند.
هنگامی که کارفرمایان کنترلکننده و آزاردهنده میشوند همه را به طرزفکر ثابت سوق میدهند. یعنی به جای یادگیری، رشد و ارتقای شرکت همه نگران این هستند که مورد قضاوت قرار گیرند. این ترس از نگرانی روسا به مورد قضاوت قرار گرفتن شروع شده اما به ترس همه از قضاوت شدن ختم میشود. بسیار دشوار است که شجاعت و نوآوری در چنین شرکتهایی که طرزفکر ثابت در آن رخنه کرده است دوام بیاورد.
اعتماد به نفس واقعی، شجاعت پذیرا بودن و استقبال از تغییرات و ایدههای جدید صرفنظر از منبع آنهاست و در طرزفکر شما منعکس میشود: آمادگی شما برای رشد.
مدیری دارای طرزفکر رشد یک راهنما است نه یک قاضی.
جک ولش به جای تحسین نبوغ فردی، کارگروهی را ارج مینهاد. او برای تیمی ارج میگذاشت که ایدهها را به ثمر میرساندند.
یک مدیر با طرزفکر رشد: سلسله مراتب معنای خاصی برای من ندارد. بیایید در جلسات افرادی را که میتوانند به حل مشکلی کمک کنند صرفنظر از مقام آنها دورهم جمع کنیم.
نابغه برای شرکت ما کافی نیست. ما به کسانی نیاز داریم که کار را به انجام برسانند.
گروهزدگی پدیدهای روانشناسانه است که در بین گروهی از مردم رخ میدهد. بدینصورت که میل به هارمونی و همگرایی در گروه منجر به تصمیمگیری غیرعقلانی یا ناکارآمد میشود. اعضای گروه سعی میکنند با سرکوب فعالانه دیدگاههای مخالف و با ایزوله کردن خود از اثرگذاریهای بیرونی، اختلاف را حداقل کرده و به یک تصمیم مورد اجماع برسند، بی آنکه دیدگاههای رقیب را مورد ارزیابی انتقادی قرار دهند.
کار یک گروه در اطراف چرچیل این بود که بدترین خبرها را به اطلاع او برساند. در اینصورت چرچیل میتوانست شبها به خوبی بخوابد چرا که میدانست دچار امنیت کاذب گروه فکری نشده است.
رهبران ساخته میشوند و به دنیا نمیآیند و بیش از هر وسیله خارجی دیگر، توسط خودشان ساخته میشوند.
سازمانی ایجاد کنید که توسعه تواناییها را ارج نهاده و تماشا کنید که چگونه رهبران پدیدار میشوند.
اصطلاحی فرانسوی وجود دارد: «برای درک همه چیز باید همه را بخشید.»
طرز فکر در روابط هم اثرگذار است. افرادی با طرزفکر ثابت به فکر انتقام هستند اما افرادی با طرزفکر رشد می گویند: در هر رابطهای چیزهای بیشتری در مورد اینکه چه کسی مناسب من است به دست آوردهام.
طرزفکر رشد می گوید همه این چیزها میتواند رشد کند. همه یعنی شما، شریک زندگیتان و ارتباط شما قابلیت رشد و تغییر دارند.
جان گاتمن متحصص روابط میگوید: هر ازدواج نیازمند تلاشی است که آن را در مسیر صحیح حفظ کند. بین نیروهایی که شما را با هم نگه میدارد و آنهایی که شما را از هم دور میکنند، تنش و کشمکش ثابتی وجود دارند.
غیرممکن است یک زوج در همه فرضها و انتظارات از یکدیگر مشترک باشند.
رابطه بدون تلاش، رابطه محکوم به فنا است، نه رابطهای عالی. برقراری ارتباط دقیق ودرست نیازمند تلاش است و برملا کردن و حل و فصل اعتقادات و امیدهای متضاد نیازمند تلاش کردن در راستای آنهاست.
جمله «آنها پس از آن برای همیشه خوش و خرم زندگی کردند» وجود ندارد بلکه بیشتر شبیه این است «آنها پس از آن همیشه با خوشحالی تلاش کردند.»
در طرزفکر رشد افراد فکر میکنند که چه چیزی اشتباه بوده است شاید با کمک مشاور به کشف این مساله بپردازد و در مورد اینکه در قدم بعد باید چه کرد تصمیم آگاهانهای بگیرند.
یک متخصص رابطه میگوید: انتخاب شریک یعنی انتخاب مجموعه ای از مشکلات. هیچ گزینه بدون مشکلی وجود ندارد. ترفند این است که محدودیتهای یکدیگر را قبول کنیم و از آنجا شروع به رشد و توسعه کنیم.
صفحه ۲۰۰ الی ۲۵۰ کتاب طرز فکر
با طرزفکر ثایت شریک زندگی شما لحظهای نور زندگیتان و لحظهای دشمن شماست.
طرزفکر مقصریاب، طرزفکر ثابت است.
در یک رابطه، طرزفکر رشد به شما اجازه میدهد در شرایط دشوار، سرزنش نکنید، مشکل را درک کنید و سعی کنید آن را با کمک هم رفع کنید.
در یک رابطه خوب افراد مهارتهای ارتباطیشان را رشد میدهند و همزمان با انجام این کار هر دو طرف رشد میکنند. اما برای این اتفاق افراد باید حس کنند که در یک جهت حرکت میکنند.
تمام نکته در ازدواج این است که به تشویق رشد شریک زندگی خود بپردازید و او نیز شما را برای رشد تشویق کند.
دوستان میتوانند به یکدیگر عقل و دانش و شجاعت تصمیمگیریهای رشددهنده را بدهند و به هم در مورد ویژگیهای خوب هم اطمینانخاطر دهند.
کمرویی به تعاملات اجتماعی افرادی با طرزفکر ثابت صدمه میزند اما به روابط اجتماعی افراد با طرزفکر رشد آسیب نمیرساند. چون آنها مشتاق شده مهارتهای ارتباطی خود را بهتر کنند و کمکم مانند افراد غیرخجالتی به نظر خواهند رسید.
در قلدری (به خصوص در مدارس)، طرز فکر ثابت باعث فکر به انتقام میشود اما افرادی با طرزفکر رشد مکرر به این فکر میکنند که چطور میتوانند به قلدرها کمک کرده حال بهتری داشته باشند.
هر کلمه و پیامی که والدین و معلمان به کودکان، دانشآموزان یا ورزشکاران میگویند، به آنها نشان میدهند که چگونه در مورد خودشان فکر کنند. این پیامها میتواند یک پیام طرزفکر ثایت باشد: تو ویژگیهای دائمی و ثابتی داری و من آنها را قضاوت میکنم یا میتواند پیام طرزفکر رشد باشد: تو فردی در حال پیشرفت هستی و من به رشد تو علاقمندم.
ستایش هوش کودکان به انگیزه و عملکرد آنها آسیب میرساند. چون اگر برای آنها موفقیت به این معناست که با هوشاند، پس شکست هم به این معنا است که کندذهن هستند.
ما باید از نوعی تحسینکردن دوری کنیم: تحسینی که هوش یا استعداد آنها را موردقضاوت قرار میدهد یا تحسینی که نشان میدهد ما به هوش یا استعداد آنها به جای تلاشی که صرف آن کار کردهاند، افتخار میکنیم.
بچههایی که طرزفکر ثابت دارند فکر میکنند که والدینشان آنها را قضاوت میکنند اما دانشآموزانی با طرزفکر رشد فکر میکنند که والدینشان تنها تلاش کرده که آنها را به یادگیری و عادات مطالعه خوب تشویق کنند.
والدین و معلمان با طرزفکر رشد استانداردهای بالایی تعیین میکنند اما آموزش میدهند که چگونه به آن برسند. آنها نه میگویند اما این نه، عادلانه، با ملاحظه و با احترام است.
دفعه بعد که در موقعیت تربیتکردن قرار گرفتید از خودتان بپرسید که دارید به نفر مقابل چه میگویید: من ترا قضاوت کرده و تنبیه خواهم کرد؟ یا من به تو کمک خواهم کرد که فکر کنی و یاد بگیری؟
کاهش استانداردها تنها دانشاموزانی با دانش ضعیف به وجود میآورد که خود را شایسته کار آسان و ستایش غلو شده میدانند.
معلمان بزرگ به رشد فکر و استعداد اعتقاد دارند و شیفته فرآیند یادگیری هستند. آنها میگویند: من قصد دارم به شما آموزش دهم به اینکه قصد دارم استعداد شما را قضاوت کنم.
طرزفکر ثابت افراد را پیچیده میکند و باعث میشود انسانهای قضاوتکنندهای شوند.
صفحه ۲۵۰ الی آخر کتاب طرز فکر
برای کمی بهترشدن باید هرروز سختتر تلاش کنید. با وقف خودتان برای بهتر شدن در هر روز، پس از گذشت یک دوره زمانی خیلی بهتر خواهید شد.
مراقب موفقیت باشید. موفقیت میتواند شما را به طرزفکر ثابت بکشاند: «من پیروز شدم چون بااستعدادم، بنابراین به بردن ادامه خواهم داد.» موفقیت میتواند یک تیم یا فرد را آلوده کند.
شما هرگز مثل قبل نمیمانید، هرطور شده باید راهی را انتخاب کرده و در آن حرکت کنید.
به جای درخواست کارهای عاری از اشتباه از اطرافیانتان، تقاضای تعهد کامل و نهایت تلاششان را داشته باشید. به جای قضاوت افراد آنها را مورد احترام قرار داده و راهنماییهایی برای رشد موردنیازشان به آنها بدهید.
افراد با طرزفکر ثابت از هر اطلاعاتی که دریافت میکنند ارزیابی قاطعی دارند.
بسیاری از مشکلات من در نتیجه اشتغال ذهنم برای اثبات خودم به عنوان فردی باهوش و اجتناب کردن از شکست بود.
گفتار درونی قبلی من این بود: پیروزی، پیروزی. تو باید برنده شوی. خودت را اثبات کن. همه چیز به آن بستگی دارد. اکنون این است: مشاهده کن. یاد بگیر. بهبود بده. به هرکس که میخواهی تبدیل شو.
هیچکس به دلیل اینکه نوزادان نمیتوانند صحبت کنند به آنها نمیخندد و نمیگوید خیلی کندذهن هستند. آنها فقط هنوز یاد نگرفتهاند.
طرزفکر رشد به شما میگوید که تمام چیزهایی که تهدیدکننده به نظر میرسند را با آغوش باز بپذیرید مثل چالش، مبارزه، انتقاد، موانع.
گشودن پنجره رشد به روی خودتان باعث میشود بیشتر خودتان باشید و نه کمتر. دانشمندان، هنرمندان، ورزشکاران و مدیرعاملان رشدگرایی که آنها را بررسی کردیم افرادی در نهایت فردیت و قدرت بودند.
در طرز فکر رشد به هدف خود فکر کنید و ببینید برای ماندن در مسیر دستیابی به آن چه کارهایی میتوانید انجام دهید. چه قدمهایی میتوانید بردارید تا به موفقییتان کمک کنید؟ چه اطلاعاتی میتوانید جمعآوری کنید؟
به چیزی فکر کنید که نیاز است انجام دهید و بعد به شیوه منسجمی تصور کنید که چگونه میخواهید انجامش دهید.
تغییر به سوی حرفهای شدن گام بزرگی است، گامی که نیازمند اصلاح و یادگیری بسیار است.
افرادی که طرزفکر ثابت دارند اغلب از مشکلاتشان فرار میکنند. اگر زندگی آنها نقصی داشته باشد، پس خودشان نقص دارند. آسانتر است که وانمود کنند همه چیز عالی است.
اینگونه نیست که ازدواجی که قبلا به نظر شما ذاتا خوب بوده به طور ناگهانی بد شده باشد یا اینکه همیشه بد بوده است. این فرآیندی در حال تکامل بود که به علت عدم پرورش و توجه به آن از توسعه یافتن متوقف شد. باید به این فکر کنید که نقش شما و همسرتان در این مورد چه بوده است و به خصوص چرا نتوانستید درخواست صمیمت و سپری کردن زمان بیشتر با یکدیگر را بشنوید. همانطور که جستجو میکنید متوجه میشوید که از دریچه طرزفکر ثابتتان درخواست شریک زندگیتان را به عنوان انتقادی از خودتان دیده که دوست نداشتهاید بشنوید؛ بنابراین به جای تفحضص و بررسی مسائل با همسرتان، گوشهای شما به این امید که این مسائل از بین خواهد رفت ناشنوا بودند.
زمانیکه احساس میکنید کنترلتان را دارید از دست میدهید، میتوانید یادبگیرید که اطاق را ترک کنید و زشتترین افکارتان را بنویسید و بعد از آن آنچه واقعا اتفاق میافتد را یادداشت کنید.
هر لغزش و خطا به معنای حکم مجازات نیست. این موضوع در طرزفکر رشد یادآور این نکته است که انسان ناکاملی هستید و سرنخی برای بهتر انجام دادن آن در دفعه بعدی است.
تغییر طرزفکر شما باید حفظ شده و مکرر کنترل شود که تداوم داشته باشد وگرنه طرزفکر ثابت دوباره غلبه خواهد کرد. این را بدانید که شما همیشه آسیب پذیر خواهید ماند.
سعی کنید این سوالات را هرروز از خودتان بپرسید: فرصت یادگیری و رشد امروز من چیست؟ برای خودم؟ برای مردم اطرافم؟ همانطور که به فرصتها فکر میکنید برنامهریزی کنید و بپرسید: کی، کجا و چگونه میتوانم برنامهام (برای رسیدن به هدفم) را آغاز کنم؟ پس از موفقیت در برنامهتان از خود بپرسید: برای حفظ و تداوم رشدم چه کاری باید انجام دهم؟